داستان حاضر جوابی نصرالدین
يكشنبه, ۱ آذر ۱۳۹۴، ۱۰:۴۱ ب.ظ
روزی نصرالدین به میدان مال فروشان رفته بود تا خر بخرد .جمع زیادی از دهاتی ها آن جا بودند و بازار خر فروشی رواج داشت. در این بین مردی که ادعای نکته سنجی می کرد با خری که بار میوه داشت از آن جا می گذشت خواست کمی سر به سر او بگذارد پس گفت: در این میدان به جز دهاتی و خر چیز دیگری پیدا نمی شود. نصرالدین پرسید: شما دهاتی هستید؟ مرد گفت: خیر . نصرالدین گفت: پس معلوم شد که چه هستید!
۹۴/۰۹/۰۱
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.